با این حال انتقادهای بسیاری در خصوص مدیریت، نحوه نظارت بر عملکرد شورای مرکزی و برگزار نشدن مجمع عمومی این سازمان وجود دارد.حمید پورشریفی، عضو کمیته مشـورتی راهـبردی دفـتر مشـاوره و سـلامت سازمـان امور دانشجویان وزارت علوم و دانشیار دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت روان در گفتوگو با ما به برخی از این موضوعات و چالشهای پیش رو اشاره کرده است.
به نظر شما به عنوان یک روانشناس، چالش اساسی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره چیست؟
سازمان نظام روانشناسی با چالشهای متفاوتی روبهرو است که بخشی از آن در سالهای گذشته مربوط به موضوع سلامت اداری بوده است. اینکه آیا همه افراد به یک میزان امکان دسترسی به دریافت پروانه فعالیت را دارند یا خیر و موارد مشابه آن. شواهدی وجود داشت که نشان میداد عدالت اداری آنگونه که باید رعایت نمیشود و این موضوع نگرانیهایی ایجاد کرد که در نهایت منجر به برگزاری مجمع عمومی شد تا موضوع از سوی بازرسان بررسی و مطرح شود؛ البته مجمع عمومی برگزار شد اما هنوز مصوبات آن عملیاتی نشده است.
چالش دیگر سازمان این است که ارکان مختلف این مجموعه آنگونه که باید در جایگاه خود قرار نگرفته بودند و این مسئله موجب تأخیر در انتخابات شوراهای استانی برخی استانها شد بهطوری که اکنون با آنکه در برخی از استانها هشت سال از آخرین انتخابات میگذرد، هنوز انتخابات جدید برگزار نشده است.
همچنین در کمیسیونهای تخصصی نیز مشکلاتی وجود دارد بهطوری که علاوه بر آنکه برای برخی افراد خارج از نوبت پروانه صادر میشود، بر روایی و پایایی مصاحبهها نیز نقد جدی وارد است، روایی از این بابت که آیا در مصاحبهها آنچه پرسیده میشود میتواند شاخصی برای احراز صلاحیت روانشناسان باشد و پایایی از این حیث که آیا در مصاحبههای مختلفی که توسط یک کمیسیون انجام میشود، پرسشهای واحدی مدنظر قرار میگیرد یا خیر که این مسئله نیز موجب شده خروجی مصاحبهها با نقد جدی روبهرو شود.
در حوزه نظارت نیز سازمان ظرفیتهای محدودی دارد اما میتوانسته از ظرفیتهای وزارت بهداشت و سازمان بهزیستی در این بخش استفاده کند که متأسفانه تاکنون استفاده نکرده؛ این مسئله موجب شده فضا برای فعالیت غیرروانشناسان و یا روانشناسان زرد فراهم شود که امیدواریم در سالهای آینده این چالشها به حداقل برسد.
با این حال چالش اصلی ما این است که چون مجمع عمومی برگزار نشده، شورای مرکزی پاسخگوی عملکرد خود نبوده است. شواهد گویای این است شورای مرکزی که رئیس سازمان را انتخاب میکند بر عملکرد وی نظارتی نداشته است. ما شواهدی در اختیار داریم که رئیس قبلی سازمان خریدهایی را نابجا انجام داده و بودجههایی مصرف کرده که گویا شورای مرکزی از آن اطلاع نداشته است. چون شورای مرکزی سازمان پاسخگو نبوده، خود مواردی را رعایت نکرده یا غفلت کرده و همین غفلت کردن نیز سؤالهایی را درباره شیوه عملکرد شورای مرکزی مطرح میکند.
کارکرد کمیسیونهای تخصصی و هیئتهای رسیدگی به تخلفات چگونه بوده است؟
قرار بود دانش روانشناسی از طریق این کمیسیونها ارتقا پیدا کند و حقوق روانشناسان و مراجعهکنندگان رعایت شود اما گاهی به افرادی پروانه داده میشود که در خصوص واجد شرایط بودن آنها تردید جدی وجود دارد .جدا از چالش استقلال عمل کمیسیونها، در شیوه عمل کمیسیونها بحث جدی است. گفته میشود روایی و پایایی ارزیابی این کمیسیونها مورد نقد جدی است؛ اینکه آیا ارزیابی با شیوه درستی انجام میشود و اینکه آیا روش ارزیابی از فردی به فرد دیگر و از کمیسیونی به کمیسیون دیگر از ثبات لازم برخوردار است که متأسفانه پاسخ در موارد زیادی منفی است.
در خصوص استقلال عمل هیئتهای رسیدگی به تخلفات نیز تردید جدی وجود دارد. باید یک هیئت بدوی در همه استانها باشد که در برخی استانها نیست.
با توجه به تعداد دانشآموختگان در صف انتظار برای دریافت پروانه، تعداد زیادی از مدارس، دانشگاهها، نهادها، سازمانها و کارخانهها بدون روانشناس هستند. سازمان به جز صدور پروانه چه اقداماتی میتوانست برای اشتغال اعضا انجام دهد که به آن بیتوجه بوده است؟
تا جایی که اطلاع دارم سازمان تاکنون اقدامی برای جذب و یا معرفی اعضا به سایر نهادها و سازمانها انجام نداده و فقط در مورد صدور پروانه فعالیت دانشآموختگان کارشناسی و کارشناسی ارشد اقدام میکند؛ البته براساس ساختار قانونی، سازمان وظیفه نداشته برای اشتغال اعضا کاری انجام دهد، اما اگر برای
رفع مشکلات اعضا در زمینههای مختلف از جمله صدور مجوز مراکز، آزمون و مصاحبههای مجوز، تخلفات ناشی از تعیین نشدن کارشناسانه تعرفه مشاوره روانشناسی، پیشگیری از فعالیتهای آزادانه و بدون نظارت روانشناسنماها در بستر شبکههای اجتماعی و همچنین پیشگیری از اختلالات ناشی از تداخل مراکز صدور مجوز اقدام میکرد، زمینه فعالیت حرفهای برای بسیاری از دانشآموختگان با سواد رشتههای روانشناسی فراهم میشد.
چه راهکاری را میتوان برای بهبود شرایط سازمان پیشنهاد کرد؟
اگر هر یک از ارکان سازمان در جایگاه خود قرار داشته باشند، یعنی مجمع عمومی سالانه برگزار شود، مسئولان سازمان زیر نظر شورای مرکزی عمل کنند، هیئت نظارت در جایگاه خود قرار داشته باشد، هیئت رسیدگی به تخلفات مستقل از مسئولان سازمان عمل کنند و حمایتهای لازم از استانها اتفاق بیفتد شرایط بسیار خوب خواهد بود و همه اعضا رضایت خواهند داشت؛ اما مشکل اصلی این است که ارکان سازمان در جایگاه خود قرار ندارند.
نظر شما